تابو شکنم، بشکن.
من نمیشکنم، بشکن.
تابو بشکنم، یار گله داره.
تابو نشکنم، یار نمیزاره.
بشکن بشکنه ، بشکن.
در عصر امروزی شکستن انواع مختلف تابو بسیار مد شده.
خیلی ها میخوان به هر شکلی تابویی رو بشکنن.
البته خیلی از تابوها رو هم واقعا باید شکست.
ولی به نظر من فقط شکستن تابوها کافی نیست.
مثلا در خیلی از کشور های پیشرفته در طی دهه های اخیر بسیاری از تابو های دست و پا گیر شکسته شدن و از بین رفتن.
مشخصا در مورد مسائل جنسی. ولی وقتی که آمار تجاوز های جنسی (مخصوصا به کودکان) حتی در این گونه کشور ها معلوم
میشه، من از خودم میپرسم: چرا دیگه توی این کشور ها؟
حالا اگر توی ایران به بچه ها تجاوز میشه، به خاطر محرومیت های جنسی هستش. ولی چرا دیگه در اروپا و آمریکا؟
البته این رو هم بگم که به نظر من تجاوز به کودکان به هر نحوی و در هر کجای جهان، یکی از بزرگترین جنایتهایی هستش که وجود داره.
در اروپا خیلی جاها میبینی که مثلا پدر و مادر همراه پسر و دخترشون و همگی لخت مادرزاد در ساحل شنا میرن.
وقتی که من اینها رو میبینم از خودم میپرسم:
"آیا شکستن این نوع تابوها و نبودن و یا کم بودن احساس شرم هست که باعث میشه حتی در این کشورها به بچه ها تجاوز بشه؟"