۱۳۹۰ اسفند ۲۱, یکشنبه

تابو شکنم، بشکن.من نمیشکنم، بشکن.

تابو شکنم، بشکن.
‫من نمیشکنم، بشکن.
‫تابو بشکنم، یار گله داره.
‫تابو نشکنم، یار نمیزاره.
‫بشکن بشکنه ، بشکن.



‫در عصر امروزی شکستن انواع مختلف تابو بسیار مد شده.
‫خیلی ها میخوان به هر شکلی تابویی رو بشکنن.
‫البته خیلی از تابوها رو هم واقعا باید شکست.
‫ولی به نظر من فقط شکستن تابوها کافی نیست.
‫مثلا در خیلی از کشور های پیشرفته در طی دهه های اخیر بسیاری از تابو های دست و پا گیر شکسته شدن و از بین رفتن.
‫مشخصا در مورد مسائل جنسی. ولی وقتی که آمار تجاوز های جنسی (مخصوصا به کودکان) حتی در این گونه کشور ها معلوم
میشه، من از خودم میپرسم: چرا دیگه توی این کشور ها؟
‫حالا اگر توی ایران به بچه ها تجاوز میشه، به خاطر محرومیت های جنسی هستش. ولی چرا دیگه در اروپا و آمریکا؟
‫البته این رو هم بگم که به نظر من تجاوز به کودکان به هر نحوی و در هر کجای جهان، یکی از بزرگترین جنایتهایی هستش که وجود داره.
‫در اروپا خیلی جاها میبینی که مثلا پدر و مادر همراه پسر و دخترشون و همگی لخت مادرزاد در ساحل شنا میرن.
وقتی که من اینها رو میبینم از خودم میپرسم:
"آیا شکستن این نوع تابوها و نبودن و یا کم بودن احساس شرم هست که باعث میشه حتی در این کشورها به بچه ها تجاوز بشه؟"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر